به نام خدایی که در همین نزدیکیست
اعتیاد آخر دنیا نیست..
دلنوشته ای از همسفر مرضیه

به هر جایی که برای درمان پا میگذاشتیم به ما میگفتند که شیشه و حشیش درمان ندارد!
اما
حالا، هر روز بهتر شدن و رسیدن به حال خوشِ مسافرم را میبینم و این موضوع
باعث شده که اطرافیان هم به خاطر این تغییرات شگفتزده شوند ....

همسر من سالها مصرفکننده مواد مخدر بود . هفده سال از زندگی مشترک ما می گذشت اما هیچ اطلاعی از این که چه موادی مصرف میکند نداشتم ؛ تا این که عوارض مصرف شیشه و حشیش کمکم خودش را آشکار کرد و من متوجه شدم.
همسرم هر روز ناامیدتر و افسردهتر میشد . او در اواخر دوران مصرف ، به صورت افراطی حشیش استفاده می کرد و مصرف این ماده جلوی چشم همسر و فرزندش امری عادی شده بود. 17 سال زندگی مشترک ما ، با ناامیدی و ترس سپری شد. با وجود این که شغل مناسبی داشت و خودم هم شاغل بودم اما در زندگی هیچ پیشرفتی نداشتیم. برای درمان هر جایی که به ذهنمان میرسید را امتحان کردیم ؛ اما هیچ کجا نه تنها جواب نگرفتیم ، بلکه هر روز حالش بدتر از روز قبل میشد.
به هر جایی که برای درمان پا میگذاشتیم به ما میگفتند که شیشه و حشیش درمان ندارد!
من
از روی جهل و نادانی او را به سقوط آزاد راهنمایی میکردم که آن هم جواب
نمیداد و به این باور رسیده بودم که اگر فردی اعتیاد داشته باشد تا آخر
عمر نمیتواند از آن خلاص شود.
بیش از چهار سال پیش که شروع به ادامه تحصیلکرده بودم؛ یک روز در راه برگشت از کلاس، با محیط کار مسافرم تماس گرفتم، یکی از همکارانش تلفن را جواب داد و گفت : آقا رسول بعد از 17 سال سابقهی کار ، به دلیل مثبت بودن آزمایش عدم اعتیاد از محل کارش اخراج شده است ! آن زمان تازه فهمیدم همسرم تخریب شیشه هم دارد..!
من هیچ دانشی در مورد مصرف شیشه و عوارض آن نداشتم ، به همین دلیل وقتی همسرم از شب تا صبح داد میزد، گریه میکرد و در توهم به سر میبرد فکر میکردم دچار بیماری افسردگی شده است.
در عین ناباوری ، اجازهی صحبت با مدیر شرکت را گرفتم و به ایشان گفتم: هیچ راهی ندارد که همسرم سر کارش برگردد؟ ایشان در جواب گفتند:
فقط به درمان همسرت فکر کن ، خدا بزرگ است . در ادامه گفتند: جایی هست به نام کنگره 60 ، آن جا درمان خواهد شد.
بیش از چهار سال پیش که شروع به ادامه تحصیلکرده بودم؛ یک روز در راه برگشت از کلاس، با محیط کار مسافرم تماس گرفتم، یکی از همکارانش تلفن را جواب داد و گفت : آقا رسول بعد از 17 سال سابقهی کار ، به دلیل مثبت بودن آزمایش عدم اعتیاد از محل کارش اخراج شده است ! آن زمان تازه فهمیدم همسرم تخریب شیشه هم دارد..!
من هیچ دانشی در مورد مصرف شیشه و عوارض آن نداشتم ، به همین دلیل وقتی همسرم از شب تا صبح داد میزد، گریه میکرد و در توهم به سر میبرد فکر میکردم دچار بیماری افسردگی شده است.
در عین ناباوری ، اجازهی صحبت با مدیر شرکت را گرفتم و به ایشان گفتم: هیچ راهی ندارد که همسرم سر کارش برگردد؟ ایشان در جواب گفتند:
فقط به درمان همسرت فکر کن ، خدا بزرگ است . در ادامه گفتند: جایی هست به نام کنگره 60 ، آن جا درمان خواهد شد.
زمانی
که مسافرم به کنگره آمد و درمان خود را شروع کرد ، من تا چند ماه، فقط تا
نزدیکیهای کنگره همراه اومیآمدم و در هیچکدام از جلسات کنگره شرکت
نمیکردم . چون راههای زیادی را رفته بودیم و من از تمام این راهها
ناامید بودم و فکر میکردم این مکان مقدس هم مثل بقیهی راههاست. تا این که یکی از مرزبانان کنگره با همسرم صحبت کردند و مشاوره شدم و به کنگره ایمان آوردم.
هر
روز بهتر شدن و رسیدن به حال خوشِ مسافرم را میدیدم و این موضوع باعث شده
بود که اطرافیان هم به خاطر این تغییرات شگفتزده شوند . امروز خدا را شکر
میکنم که با مکان مقدسی به نام کنگره 60 آشنا شدیم و همسرم هم باز به
همان شرکت و به شغل خود بازگشت و هر روز برکات کنگره را در زندگی خود
مشاهده میکنیم .

مسافرمن
با 18 سال تخریب شیشه ، حشیش ، قرص ، متادون ، تریاک و شیره وارد کنگره شد
و آلان به شکر خدا سه سال و سه ماه است که از دام اعتیاد آزاد و رهاست.
پس اعتیاد آخر دنیا نیست.
با تشکر از بنیان کنگره 60 جناب
آقای مهندس دژاکام و با تشکر از راهنمای مسافرم آقا رضا شوشتری و
راهنماهای عزیز خودم سرکار خانم موسوی و سر کار خانم سارا عزیزم که ما را
در این مسیر راهنمایی کردند.
تکرار این سرگذشت به خاطر شکر خداوند است . ما انسانها فراموش کار هستیم یادمان باشد شکرگزاری از خداوند را فراموش نکنیم .
با احترام همسفر مرضیه رهجوی خانم سارا نجاران
طبقه بندی: جهان بینی، دل نوشته ها،
برچسب ها: كنگره 60، درمان اعتیاد، راهنمای اعتیاد، مهندس حسین دژاکام،
تاریخ : شنبه 1 خرداد 1395 | 05:27 ب.ظ | نویسنده : سارا نجاران | نظرات